نویسنده: دکتر علیمحمد نائینی
چكيده
با فروپاشی شوروی سابق و نفوذ امریکا و ناتو به حلقة اول اروپای شرقی سپر دفاعی هارتلند، توسعه در حلقه دوم (آسیای مرکزی و قفقاز) در دستور کار امریکا قرار گرفت. در این میان، نفوذ در گرجستان و اوکراین در اولویت قرار گرفت. بر این اساس، امریکا و متحدان اروپایی آن از طریق بنیاد سوروس و مؤسسات به ظاهر غیردولتی با ساماندهی انقلاب رنگی، گسترش ناتو به سوی روسیه را در دستور کار خود قرار دادند. وجه مشترک انقلابهاي رنگين يا مخملي را ميتوان ادعای تقلبات گسترده در انتخابات، تظاهرات گسترده و ظاهراً بدون خشونت و مداخله خارجي نام برد. اين مقاله با بهرهگيري از تئوري جنبش اجتماعي و تأكيد بر عواملي همچون ساختارهاي بسيجكننده نافرمانی اجتماعی، حمايت اپوزيسيون از سوي غرب، بهرهگيري از فرصت سياسي فراهم شده از سوي رسانههاي خارجي و در نهايت نقش جنبشهاي فعال دانشجويي، تلاش دارد تا ريشة شكلگيري دو انقلاب رنگين در دو كشور گرجستان و اوكراين را توضيح دهد. واژگان کلیدی: انقلابهاي رنگين، رسانههاي خارجي، مداخله غرب، فضاي (عرصه) عمومي. |