نویسنده: فرانسس استانر ساندرز
ناشر: تهران: انتشارات غربشناسی
تعداد صفحات: 802
سال انتشار: 1382
شماره کتابشناسی ملی: م۸۲-۶۰۴۴
قیمت: 39500 ریال
كتاب جنگ سرد فرهنگي در بيست و شش فصل و بخشهايي به عنوان پيشگفتار، سخن نويسنده، يادداشت مؤلف در آغاز كتاب و سخن آخر، پيوستها، منابع و مآخذ، گزيده كتابشناسي فهرست موضوعي در انتهاي كتاب تدوين و ارائه گرديده است. در اين معرفي با توجه به تعداد زياد صفحات در خصوص هر فصل و بخش به اختصار مطالبي جهت آگاهي خوانندگان ارائه ميگردد. ناشر در پيشگفتار به اهميت فعاليتهاي فرهنگي و ايدئولوژيكي سازمانهاي اطلاعاتي امريكا بر عليه شوروي سابق و بهرهگيري جامع از نويسندگان، هنرمندان، روزنامهنگاران، فيلمسازان، منتقدان، همچنين دانشگاهها و مراكز علمي و فرهنگي و حتي شخصيتها و نخبگان شوروي در پروژه فروپاشي امپراطوري شوروي سابق از درون، اشاره نموده و يادآوري ميكند كه پس از فروپاشي شوروي توجه سازمانهاي اطلاعاتي به طرف مسلمانان تغيير كرده است. در سخن نويسنده، به مسئله جنگ سرد و طرح محرمانه دولت امريكا براي اجراي تبليغات مسموم در اروپاي غربي توسط كنگره آزادي فرهنگي پرداخته شده است. اين طرح توسط يكي از عاملان سيا به نام مايكل يوسلسون اداره ميشد و در سي و پنج كشور جهان داراي دفتر بوده و بيش از بيست مجله پرآوازه، نمايشگاههاي هنري، سرويس خبري، سينمايي، كنفرانسهاي توجهبرانگيز، اجراي برنامههاي عمومي توسط موسيقيدانان، هنرمندان و اهداء پاداش به آنان را اداره نموده و در مسير جهتدهي ماركسيسم و كمونيسم به سوي ديدي سازگارتر با روش امريكايي حركت ميكرده است. وي از صلح تحت قدرت امريكا و جنگ، ميان افراد بشر كه عناوين ديگري براي فعاليتهاي امريكا ميباشند و كنسرسيومي كه سيا به وجود آورد و كيسينجر از آن به عنوان يك دولت اشرافي كه فراتر از اصول هواداري خود را وقف خدمت به ملت كرده بود، ياد نموده است. وي به دخالت هنرمندان، شعرا، مورخان، دانشمندان، چه آناني كه آگاهانه و يا از روي ناآگاهي در برنامههاي مخفي سيا مشاركت ميكردند، اشاره مينمايد. همچنين به تلاش كمونيستهايي كه در انقلاب كمونيستي شوروي نقش داشتند و سپس در اثر استبداد استاليني درهم شكسته شده و تاكنون به عنوان مخالفين اين رويكرد درآمدهاند، ميپردازد و سازمان سيا را به عنوان مغز متفكر امريكا در انجام كودتاها در سراسر جهان و مسئول فجايع و طرحهاي براندازي در سراسر دنيا ياد مينمايد. سپس به ميزان نفوذ سازمان جاسوسي امريكا در امور فرهنگي همپيمانان غربي ميپردازد و به جنگ رواني به عنوان ضرورت حياتي امريكا اشاره ميكند و با اشاره به فعاليتهاي فرهنگي سيا از اين كتاب به عنوان تاريخي محرمانه ياد مينمايد كه درصدد بيان بخشهايي از واقعيتهاي موجود جهان است. فصل اول: نعش زيبا فصل دوم: دست تقدير فصل سوم: ماركسيستها در والدرف فصل چهارم: شواليههاي دمكراسي فصل پنجم: هدف، جهاد كردن است فصل ششم: كنگره عملياتي فصل هفتم: شهد و شيريني فصل هشتم: اين جنبش امريكاييهاست فصل نهم: ائتلاف فصل دهم: مبارزه بر سر حقيقت فصل يازدهم: توافق تازه فصل دوازدهم: مجله ايكس فصل سيزدهم: نگراني مقدس فصل چهاردهم: موسيقي و حقيقت در حدمتعادل فصل پانزدهم: شاگردان لانسم فصل شانزدهم: خطخطيهاي امريكايي فصل هفدهم: الهههاي پاسدار فصل هجدهم: وقتي ميگوها سوت زدن را ياد ميگيرند فصل نوزدهم: پاشنه آشيل (نقطه ضعف) فصل بيستم: ناتوي فرهنگي فصل بيست و يكم: سزار آرژانتين فصل بيست و دوم: دوستان انجمن قلم فصل بيست و سوم: خليج ادبي انسانهاي خوكصفت فصل بيست و چهارم: از فراز رامپارتس فصل بيست و پنجم: آن حسن رو به زوال فصل بيست و ششم: يك معامله ناخوشايند پس از ارائه خلاصهاي از مطالب كتاب در پايان به بررسي و نقد اجمالي آن ميپردازيم، كه اين امر با در نظر گرفتن كل متن 820 صفحهاي آن انجام ميگيرد و چهبسا به نكاتي اشاره شود كه در اين خلاصه از آنها يادي نشده است. پيش از اشاره به نكاتي چند پيرامون محتواي كتاب، ابتدا بايد از ترجمه نسبتاً روان ياد شود. همچنين نويسنده كتاب براي اثبات ديدگاههاي خود از آمار و اطلاعات و اسناد بسيار گستردهاي استفاده كرده است كه اين مسئله نيز از نكات مثبت كتاب به شمار ميرود. متن كتاب به گونهاي است كه، هم متخصصان امور و هم علاقهمندان عادي ميتوانند از استفاده ببرند. در كنار نقاط قوت اين كتاب، به نظر ميرسد كه ميتوان از جهات زير نسبت به آن انتقاداتي را وارد كرد: 1- توجه بيش از حد به مسائل امريكا: وارد شدن به قضايايي جزئي كه مختص به امريكاست و ميتواند براي يك خواننده امريكايي جالب توجه باشد، لزوماً براي تمامي خوانندگان كتاب جذاب نيست. 2- جهان سوم ستيزي: در بخشهايمختلف كتاب، اشارات و طعنههاي فراواني نسبت به جهان سوم به چشم ميخورد كه به نظر ميرسد ناشي از روح خودبزرگبيني امريكا است. 3- ناتواني در تبيين تضاد بين شرق و غرب: نويسنده كتاب در توضيح مسئله تضاد بين غرب و شرق به خوبي نتوانستهاند ادعاي خود را مبني بر وجود تعارض بين اين دو اثبات كند و آنچه كه گفته دقيقاً تعارض ذاتي آنها را به نمايش نميگذارد و به رفع آن كمكي نميكند. 4- يكي ديگر از ويژگيهاي اين كتاب آن است كه درصدد ارائه نوعي استراتژي حاكم بر سياست خارجي امريكاست نه تبيين رفتارهاي آنها در سطح جهان.
نقد شكلي كتاب از فهرست تفصيلي مطالب محروم است و تنها به درج عناوين كلي فصول اكتفا شده است. افزون بر آن اگر خواننده خود به تهيه فهرستي از مطالب كتاب دست زند، آنگاه متوجه ناهمگوني تقسيمبندي داخلي كتاب نيز خواهد شد. همچنين در فهرست موضوعي براساس حروف الفباء نبوده است و جستجو را براي خواننده سخت و طاقتفرسا مينمايد. فهرست منابع به فارسي ترجمه شده است و امكان جستجو براي يافتن كتابها به زبان مادر را بسيار مشكل ميكند. نكته حائز اهميت ديگر معادلگذاري فارسي براي اسامي است كه گاه غلط و از واژه هاي نامأنوس استفاده شده است. برخي اغلاط ويرايشي نيز در كتاب ديده ميشوند مانند به كارگيري مشتقات فعل ساختن يا نمودن به جاي «كردن»، به كارگيري مشتقات فعل «گرديدن» به جاي شدن و موارد متعدد ديگر. همچنين بيتوجهي به پاس داشت فارسي نيز در برخي موارد ديده ميشود. براي نمونه به جاي دمكراسي معادل مردمسالاري استفاده نشده است يا از واژه نوسازي به جاي مدرنيزاسيون استفاده نشده است.
|